رهبران زنی که اخیراً پا به عرصۀ قدرت در جهان نهاده‌اند و تشنۀ ایفای نقش‌های قدرتمند اما معتبر برای نمایش نقش زنان در این مسیر هستند، گویا هنوز در سردرگمی باقی مانده‌اند. علی‌رغم تلاششان برای ایجاد موقعیت و جایگاه، هنوز آنچه باید را درنیافته‌اند. درعوض، در این مسیر زنانی را می‌یابند که برایشان یک تهدید به شمار می‌روند، زنانی که به دلیل تعصبات جنسی در پی نسل‌ها، رقابت‌طلب هستند و شیوۀ رهبری و مدیریت آن‌ها از مردان نیز مردانه‌تر است؛ سبکی که می‌توان گفت در حال حاضر بسیار کم‌اعتبار و یا حتی منسوخ به شمار می‌رود. اگر به‌راستی میل به شکوفایی در درونمان باشد، در وهلۀ اول لازم است شکاف جنسیتی در محیط کار را از بین ببریم و به‌عنوان یک عامل تغییر، مسیری نو بسازیم. لازم است راهی دیگر را برای تقویت همکاری مشترک بین نسل‌های متفاوت بیابیم و همدیگر را در این مسیر حمایت کنیم. مهم‌تر از تمامی این‌ها، بایستی خودمان را با دنیای رقابتی امروز که دائماً در حال تغییر است، وفق دهیم و برای نیل به این مهم، لازم است از رهبرانمان بخواهیم تا سبک مدیریتی خود را جامع‌تر، فراگیرتر و مشارکتی کنند. درحقیقت، این کتاب تلاشی برای دستیابی به این هدف ارزشمند است.